چرخ نیلوفری دور گردن ما

نمي دانم چه شد بيت زير را به پروين اعتصامي نسبت دادند؟ و چرا بعضي به «تواضع و فروتني»ربطش دادند؟

درخت تو گر بار دانش بگیرد

به زیر آوری «چرخ نیلوفری» را

اين بيتي است از يك قصيده ي ناصرخسرو. بخش ديگري هم از اين قصيده مشهور است، درباره اين كه او مدح و ثناي كسي را نكرده:

من آنم که در پای خوگان نریزم

مر این قیمتی دُرّ لفظ دَری را

اما آنچه در سرزمين سرخورده ي ما مسكوت مانده، بخش عمده ي اين قصيده است كه اين گونه آغاز مي شود:

نکوهش مکن «چرخ نیلوفری» را

برون کن ز سر باد و خیره‌ سری را

«چرخ نیلوفری» يعني آسمان (كه به اعتقاد قدیم کره ای است گردنده) و منظور دهر و روزگار است كه سرنوشت و تقدير ما را به آن نسبت مي دادند. اين همان نكته اي است كه ناصر خسرو در قرن پنجم شديداً با آن مخالفت مي كند. تا جايي كه مي گويد درخت سپيدار «بي بَر» (بدون ميوه) مانده، به خاطر اين كه خودش اين طور انتخاب كرده است؛ نه اين كه قسمت و «تقدير چنين بود».  با دانش آموختن مي توان بر «دست چرخ بلند» هم غلبه كرد.

چو تو خود کنی اختر خویش را بد

مدار از فلک چشم نیک اختری را

سپیدار مانده‌است بی‌هیچ چیزی

ازیرا که بگزید او کم بری را

بسوزند چوب درختان بی‌بر

سزا خود همین است مر بی‌بری را

اگر تو از آموختن‌ سر بتابی

نجوید سر تو همی سروری را

درخت تو گر بار دانش بگیرد

به زیر آوری «چرخ نیلوفری» را

شعر كامل را از لينك زير بخوانيد:

http://ganjoor.net/naserkhosro/divann/ghaside-naser/sh6/

اين هم براي اهلش: http://www.youtube.com/watch?v=dnlTHvJBeP0

 ناصر خسرو (قرن 5)